مامان نگاره (2)
ماه دوم:
اولش خیلی بد بود... آخه دکتر محمودزاده ختنه ات کرد! تو مطب خیلی گریه کردی...( الهی فدات شم) ولی وقتی بابامهدی بغلت کرد ساکت شدی و همش خواب بودی(عزززززززززیزمی...)
بعد چهار روز کاملا خوب شدی و خیالم راحت شد...
یه ماه و نیم که شدی، عروسی یاسمن جون و امین بود که اولین عروسی بود که شرکت کردی، فامیلای بابامهدی اونجا دیدنت ......( قربونت برم)
بعد مراسم رفتیم خونه پدرجون... عمه سمیرا و امیرحسین برا اولین بار دیدنت.....
امیرحسین همش برات شعر میخوند و تو میخندیدی......(فدات)
روز جمعه با پدرجون و مادرجون و عمه سمیرا اینا رفتیم خونه باباحاجی ....... چون باباحاجی به مناسبت به دنیا اومدن تو و حامی ولیمه داد...
هفته بعدش پدرجون ولیمه داد....
پنج آذر ماه نوبت واکسن دو ماهگیت بود...... اوووووووووف..... به خیر گذشت......
وزن: 6200 گرم قد: 59 سانتی متر