مهرساممهرسام، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

♥ مهرسام بهترین پسر دنیا ♥

مامان نگاره (5)

1390/12/12 1:09
نویسنده : مهرسام
319 بازدید
اشتراک گذاری

ماه پنجم:هورا

مادر جون و باباحاجی به کربلا رفتن ، مامان بزرگ و عمو احسان و زن عموی منم همراهشون بودن.

کلی برا تو و حامی سوغاتی آوردن، هوراخوش به حالتون دیگه کسی مارو تحویل نمیگیره!ناراحت

تو این ماه دیگه بازی گوشی هات شروع شد! نمیدونم چرا شیر نمیخوردی! متفکربردمت پیش آقای دکتر گفت : خانوم پسر شما داره شیطنت میکنه! هیچیش نیست!تعجب

بله ......ابرو شیطنت آقا مهرسام دو تا سرم و بستری شدن من تو بیمارستانو به ارمغان داشت!

  هنوزم سمت چپی رو نمیخوری! نمیدونم چه مشکلی باهاش داری!سوال

این ماه چون شیر نمیخوردی، دکترت گفت فرنی دادن رو شروع کنم، خدا رو شکر خیلی فرنی دوست داری مژه همچین با ولع میخوری   ماچ  تا بیام قاشق بعدی رو بهت بدم شاکی میشی لبخنداز اون گریه های الکی از خود راضیکه زودتر بهت فرنی بدم! الهی من فدات شم بغل  بشقاب و قاشقت رو که میبینی لباتو میجنبونی! چشات برق میزنه  عینک فدای اون چشات که انقدر شکمویی! یه بار آب سیب و آب هویج بهت دادم خوردی فکر کنم خوشت اومده باشه!

جدیدا دستت رو سرو صورت همه میجنبه! هرکی بغلت میکنه سریع انگشتات میره سمت چشمای طرف! مژهانقدر وول میخوری که میترسن بندازنت! نگرانآخه گلم تو چقدر انرژی داری! ابرومن نگرانم تو راه بیفتی منو بیچاری میکنی! غلتیدنو یاد گرفتی و سینه خیز هم یه مقدار میری ..... اشیا رو هم میتونی از رو میز برداری

باهات که حرف میزنم خیلی ذوق میکنی از خودت صداهای نازی در میاری که من عاشقشمماچماچماچقلبقلبقلب   

اینم خلاصه اتفاقات این ماه......

وزن:  ٨٩٠٠ گرم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)