مهرساممهرسام، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه سن داره

♥ مهرسام بهترین پسر دنیا ♥

روزی در پارک جنگلی نور ...

1391/8/5 0:00
نویسنده : مهرسام
782 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 91/08/05 که تصمیم گرفتیم برا ناهار بریم پارک جنگلی نور ... تو حیاط که منو بابا منتظر مامان عاطفه بودیم بابا منو گذاشت رو شونه هاش و تا نزدیکی های اون گلهای کاغذی رسیدم! به اوج رسیدن خیلی حس قشنگی بود ... اونجا بود که حس کردم صعود کردن رو خیلی دوست دارم!!!

مهر

وقتی رسیدیم به پارک یه درخت تنومند توجه منو جلب کرد ... خیلی تلاش کردم ازش بالا برم ولی ...

مهر

بابامهدی که شاهد تلاشها و اشتیاق من بود کمکم کرد و رفتم بالا ...

مهر

حس کردم بازم دوست دارم بالاتر برم!!! تو همین فکر بودم که ...

مهر

بابا مهدی گفت: بیا پایین  پسرم ... اونجاها دیگه منم نمیتونم برم!!! اونجا دیگه مال از ما بهترونه!!!

همین جایی که هستی رو سفت بچسب که نیوفتی پایین!!!

مهر

منم سفت چسبیدم به درخت!!! اما بابا منو پایین آورد ...

(باقی داستان چون پر از سر و صدا و گریه آقامهرسامه! سانسور شد!!!)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

حامی
23 اسفند 91 10:16
پسرعمه جان منو بابا علیرضارو هم با خودت میبردی دیگه دوتایی حسابی شیطونی میکردیم
متین من
26 اسفند 91 16:54
نری بالا میوفتی از اون بالا وا خدا نکنه عزیز خاله
الیسا
25 فروردین 92 0:54
ey jonam che pesar khoshgeli darin shoma ma apim khoshhal mishim bian