امیرحسین، پسرعمه شیطون من
من یه پسر عمه خیلی شیطون و شلوغ دارم. بابا مهدی همیشه با دیدن اون و شیطونی هاش از اینکه خودش هم داره پسردار میشه یه کمی نگران میشه یه وقتهایی هم دست و پاش میلرزه، بعضی مواقع هم با دستهاش ضرباتی رو به وسط سر خودش وارد می کنه!!
من معنی اینها رو نمی دونم چون هنوز خیلی کوچولوام، من فقط بلدم به مامان عاطفه لگد بزنم بعدش هم به صداهایی که از بیرون میاد گوش بدم چون اولش صدای داد مامانیم رو می شنوم و دنبالش هم صدای تشویق بابا مهدی که خیلی بهم روحیه می ده، بابا مهدی خیلی دوست دارم
مهرآیین
قربون احساسات پسرم برم که به این کوچیکی روحیه هم داره!!!!
بابا مهدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی